نوید شاهد - شهید "قاسم بیانی" در فرازی از وصیت نامه اش آورده است: «پیام بنده به آن‌ها این است که امام را دعا کنند و در جهت تداوم انقلاب گام بردارند و رزمندگان اسلام را تشویق کرده و روحیه بدهند تا بتوانند بر علیه صدامیان بعثی صهیونیستی مبارزه کنند.»

به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید قاسم بیانی، بیانی، نوزدهم مرداد ۱۳۴۷ در روستای خان ببین از توابع شهرستان آزادشهر به دنیا آمد. پدرش سلیمان فوت ۱۳۵۱ و مادرش حاجیه خاتون نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. باطری ساز و دینام ساز بود. از سوی سپاه پاسداران در جبهه حضور یافت. یکم تیر ۱۳۶۶ با سمت آرپی‌جی زن در ماووت عراق به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

ظط

وصیتی از شهید بیانی


به الله، به خدایی که آفرید انسان را سپس دمید در او روحی و از آن بوجود آورد یک انسان کامل و به تمام معنا و برای ارشادش فرستاد، پیامبرانی و بر آنان نازل کرد کتابی که مردم را به راه راست هدایت کنند. بعد از پیامبران فرستاد امامانی که راه نبی او را ادامه داده و نگذارند انسان به راه به راه انحراف کشیده شوند. که آخرین این امامان حضرت صاحب الزمان (عج)الله تعالی فرجه الشریف مهدی موعود می باشد. که در غیبت ایشان نایب برحقش حضرت امام روح الله الموسوی خمینی راهش را ادامه می دهد که با شنیدن نام وی اشک حسرت از چشمان ما بسیجیان جاری می شود.

چرا با داشتن چنین رهبری قدر این کشور و سرزمین اسلام  را ندانیم. پس ای برادران مومن و مسلمان بپا خیزید و لحظه ای دشمن دون را به خود وانگذارید. چون هر لحظه امکان میر ود که همان دشمن ضعیف یک مملکت اسلامی را نابود کند. بنده که درحال حاضر به جبهه اعزام شده ام بجنگم و با پشتیبانی از مملکتمان جانم را فدای انقلاب اسلامی بنمایم.

بنده با تمام مشکلات و ناراحتی هایی که در زندگی داشته و دارم هنوز نتوانسته‌ام حق خود را تا آنجا که می توانم نسبت به انقلابمان اداء کنم و از سالی که انقلاب شکوهمند اسلامی مان به پیروزی رسید این دومین بارم می باشد که به جبهه های بنرد حق اعزام می شوم.

ظط

خواهشم از خانواده ام این است که راهم را ادامه بدهند و امام امت را تنها نگذارند و گردن خود را پیش دیگران کج نکنند چون دشمن از آنان سوء استفاده کرده و خوشحال تر می شود.

پیام به مادر عزیز و بهتر از جانم

مادر جان بنده مدتی است که آرزوی شهادت داشته و دارم از هر راهی که می رفتم، نمی توانستم بر هواهای نفسانی خود غلبه کرده و به دیگر رزمندگان بپیوندم و حالا که به جبهه نبرد اعزام شده ام تا خون در رگم هست بر علیه صدامیان کافر مبارزه خواهم نمود و اگر در این عملیات که در پیش داریم، بنده به شهادت رسیدم، مقداری نماز و روزة قضا دارم که آنرا از شما می خواهم اگر برایتان مقدور باشد، بجا آورید و اگر خود نتوانستید، مقداری سهم حیاط و زمین زراعتی که به بنده تعلق گرفته و می گیرد از محصولاتش فروخته و خرج روزه و نماز قضای بنده بنماید و اگر به شهادت نرسیدم امیدوارم بتوانم خود آن مقدار را بجا بیاورم.

مادرجان دیگر از شما می خواهم که مقدار شیری را که برای رشد بنده به من خورانیدید و مرا به حد رشد رساندی و شب ها تا صبح کنار گهواره ام بی خوابی کشیده تا مرا به خواب کردید حلالم نمایید که در درگاه باری تعالی مسئول نباشم.

ظط

پیام به برادران ارجمندم

از شماها تقاضا دارم که راه مرا ادامه داده و در جهت تداوم انقلاب و پیروزی رزمندگان اسلام گام بردارید و در اجتماع برخورد انقلابی داشته باشید که دشمن از شما ضعف نگیرند. محمدجان بنده آنقدر کوچکم که بتوانم نسبت به خوبی های شما لب به سخن گفتن که چون هنوز نتوانسته ام اندکی از خوبی های شما را جبران نمایم. امیدوارم مهر و محبت های خود را که نسبت به بنده کرده ای حلالم نمایید. چون فعلاً عملیاتی در پیش داریم که آخرش به شهادت ختم می شود و اگر هم سالم برگشتم مقداری از خوبی های شما را جبران می کنم و تنها خواهشم از تو و دیگر برادرانم این است که امام و رزمندگان را مد نظر داشته باشید و آنها را دعا کنید تا پیروز شوند.

 در خاتمه از کلیه خویشان و قومان و دوستان می خواهم که اگر کوچکترین توهینی از طرف من نسبت به آنها شده مرا مورد عفو قرار دهند و حلال نمایند. پیام بنده به آنها این است که امام را دعا کنند و در جهت تداوم انقلاب گام بردارند و رزمندگان اسلام را تشویق کرده و روحیه بدهند تا بتوانند بر علیه صدامییان بعثی صهیونیستی مبارزه کنند. شما را به خدای منان می سپارم.

 

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده